گرفتن تولد برای تو

سلام پسر قشنگم

گرفتن تولد برای تو حسابی فکرم رو مشغول کرده ، من یا کاری رو انجام نمیدم یا اگه

بخوام انجام بدم حسابی باید روش فکر کنم و برنامه ریزی کنم تا نهایت لذت رو ازش ببرم

نمیگم یه کار متفاوت ولی سعی میکنم یه کم خاص باشه و به نوعی کاری باشه که من

همه علایقم رو درش پیاده کنم ، مثل سالگرد ازدواج من و باباییت تا قبل از تولد شما ،

برای سالگرد عقدمون با اینکه خودمون 2تایی بودیم ولی سفره عقد میچیدم (اگه عکسشو

پیدا کردم حتما برات میزارم)

یا اینکه سال 85 (چهارمین)سالگرد عروسیمون ماشینمون رو دادیم برامون گل زدن و من با

یه کلاه سفید که روش رز قرمز گذاشته بودم(البته با مانتو و روسری بودم ) عروس شدم و

هر دو خانواده یعنی پدری و مادری شما رو دعوت کردیم ییلاق و اونجا برای خودمون جشن

گرفتیم سال بعدش هم که نمیدونستم یک ماه بعدش مامان میشم ، لباس عروس پوشیدم ،

تاج و تور کرایه کردم و توی خونه بابابزرگت مهمونی گرفتیم....

حالا قراره برای گل پسرم تولد بگیرم ، 2تا تولد اولت رو خودم برات کیک پختم سومی رو هم که

عمه جون با یک کیک یزدی بزرگ در ییلاق مهمونمون کرد و الان موندم که چه کنم ،

خودم درست کنم یا سفارش بدم از بیرون بیارن ؟

البته برای شام که برنج و پیش غذا و دسر با خودمه ، فقط کبابها رو از بیرون میارم ،

برای مهمونیت کلی برنامه چیدم که همه ش رو یادداشت کردم (این عادت منه که همیشه

یه قلم و کاغذ باهام هست)

پس فردا قراره بریم خونه مانا و اونجا ببرمت آتلیه و چند تا عکس ازت بگیرم که برای مهمونی ازش

استفاده کنیم

مجبورم آخر همین هفته که یه کم وقت دارم بیشتر کارهامو انجام بدم چون بابایی دو روز قبل

  تولدت میاد ایران و من هم بعد اومدنش یه امتحان دارم و در ضمن از اونجایی که من کارهامو

باید خودم انجام بدم و به خیر بابایی امید نیست باید زودتر ردیفشون کنم

البته بابایی در اصل روز تولدت میاد ولی من تصمیم دارم هشتم برات جشن بگیرم

توکل به خدا

تمام این برنامه ریزیها برای اینه که تو بی صبرانه منتظر تولدت هستی و من با تمام وجودم

سعی میکنم کاری کنم که تو نهایت لذت رو ببری

عاشقتم عشق من