محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

شازده کوچولو فرمانروای قلب من

مهد کودک محمدرضا

1390/6/31 9:54
نویسنده : مامانی
271 بازدید
اشتراک گذاری

سلام محمدرضای نازنینم

بالاخره من و بابایی تونستیم یه مهد برات انتخاب کنیم ، مهد فرشتگان ،

سال قبل که از مهدت خیری ندیدیم خدا کنه این مهد خوب باشه ،

البته قبلا هم تعریفش رو شنیده بودیم ولی چون بالای 4 سال رو قبول

میکردن نتونستیم سال قبل شما رو اونجا ببریم ....

امیدوارم بتونی با این فضای جدید کنار بیای و کلی بهت خوش بگذره و

چیزهای خوب یاد بگیری.

این مهد هم مثل پارسالی یه لیست بلند بالا داد که وسایل مورد نیاز شما

رو تهیه کنیم دیروز هم رفتیم شهر کتاب و به غیر از کیف همه چیز خریدیم ،

امروز هم قراره بریم برات ثبت نام کنیم .

جالبه که از سال قبل هزینه هایی که برات کردیم تا الان ، خرجت با

دانشگاه من یکی شده (البته فدای سرت مادر ). دوران ما از این خبرها

نبود ، طفلک پدر و مادرهای امروزی ، چند وقت پیش یه مامانی اومده بود

مغازه دایی مهدی یه نایلون کوچیک لوازم التحریر دستش بود (ظاهر خیلی

 معمولی داشت) طفلک کم مونده بود گریه بیاد میگفت همین یه ذره وسیله

شده 60،000 تومان اینها مال یکی از دوتا بچه هاش بود هنوز کلی خرید دیگه

داشت خیلی دلم سوخت......

خدا آخر و عاقبت همه رو به خیر کنه .

راستی فراموش کردم بنویسم که دایی مهدی هم دانشگاه قبول شده ،

مهندسی معماری، ان شاالله که موفق باشه . من هم از یکشنبه

کلاسهام به طور رسمی شروع میشه ،تا اینجا که خوب پیش رفتم

 خدا کنه از پس بقیه اش هم به خوبی بر بیام ، آمین.

پسر کوچولوی من توی این چند روز باید عادتت بدم که شبها زودتر بخوابی

تا بتونی صبح زود راحت بیدار بشی و برای رفتن به مهد آمادگی پیدا کنی .

موفق باشی عشق من ، ان شاالله یه روزی توی بهترین دانشگاههای دنیا

برات ثبت نام کنم عزیز دلم .

عاشقتم قناریییییییییییییییی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان نفس طلایی
1 مهر 90 0:32
سلام عزیزم امیدوارم که همیشه موفق باشین همتون در کنار هم


سلام خانمی ، ممنونم از لطفت
مامان آناهل
1 مهر 90 22:33
خدا همیشه در کنار هم شاد نگهتون داره.


ممنون عزیزم
مامان رادين
1 مهر 90 23:07
سلام
شما هم معلمين
موفق باشين
واي چه سخته پسمل كوچولوي ما صبح زود بيدار بشه


سلام ، نه عزیزم من دانشجوام
ممنونم
سخته ولی بچه ها خیلی زود عادت میکنند.
مامان کیارش
2 مهر 90 18:56
مهد جدید مبارک باشه .ایشالا که زودزود عادت می کنه


ممنون عزیزم ، ان شاالله
الهام مامان رامیلا
2 مهر 90 22:00
سلام خاله مهد جدیدمبارک
قبول شدن دایی تو دانشگاه مبارک
انشالله خودت بری دانشگاه عزیزم
وای صدای بارونت خیلی قشنگه


سلام خاله الهام، ممنون از مهربونیت
بووووووووووووووس

مامان آرین
3 مهر 90 12:33
به سلامتی مامانی ایشالا هر دوتاییتون موفق باشین


ممنون عزیزم
مامان وانیا
3 مهر 90 22:22
سلام چه قالب قشنگی و چه ادبیات قشنگی از دیدن وبت لذت بردم لینکتون میکنم که بیشتر اینجا بیام خوشحال میشم شما هم به ما سر بزنید


سلام دوست عزیز
ممنونم از لطفتون
من هم با افتخار لینکتون میکنم.
محمد
4 مهر 90 11:02
امیدوارم شما در تمام مراحل زندگی موفق وموید باشید تا مدرک دکتری
محمدرضا خان هم سالم وشاد وموفق باشن


ممنونم از لطفتون
سلامت باشید.
مریم
4 مهر 90 14:09
سلام عزیزم به سلامتی
امیدوارم چیزهای خوب خوب یاد بگیره
راستی تبریک به مناسبت قبول شدن دایی مهدی


سلام مریم جان
ممنونم از مهربونیت.
مامانه میکاییل
4 مهر 90 18:43
ای جانم انشالله پسرمون دانشگاه بره ؛ اما تو شهری که نزدیکه مامان جونش باشه .
دلم حسابی براتون تنگیده
راستی آغازه مهر ماه به هر دو تون مبارک


ممنون عزیز دلم
ما هم دلمون کلییییییییییییی تنگ شده
به خصوص برای درددل های آخر شبمون
بووووووووووووووووووس
مامان حسین
4 مهر 90 22:18
سلام
ایشالله موفق باشه محمد رضا جان...حسین هم امسال به مهد رفت.


سلام عزیزم
ممنونم
ان شاالله حسین جونم هم موفق باشه.
مامان ماهان
11 مهر 90 23:11
الهی همیشه موفق باشین


سلامت باشید.