مامانیه گرفتار
سلام عشقم
سلام جونم
مامانی حسابی سرگرمه و فرصت نمیکنه بیاد برات بنویسه ، الانش هم آشپزخونه شلوغ و به هم
ریخته است و من اومده بودم چند مدل تزیین شله زرد ببینم ، دلم نیومد همین جوری برم........
این روزها حضور بابایی حال و هوای زندگیمون رو کاملا عوض کرده و چقدر سخت میشه که دوباره
بخواد بره . به خاطر یه اشکال توی پاسپورتش که دفعه قبل وقتی فرستاده بود س ف ا ر ت ع-ر-ا-ق
پیش اومده بود الان 25 روزه که در کنارمونه و حداقل 8-10 روز دیگه پاسش میاد.
شما هم که لحظه ای رو از دست نمیدی و تمام وقتت رو با بابایی میگذرونی .
فردا شب کلی مهمان داریم(عمه جونا و خانوادشون و بابابزرگ اینا و همه خانواده پدریت) و من
خیلی خیلی کار دارم .
دوستت دارم نازنینم.
دوستای گلم ، من تا جایی که فرصت کنم میام و میخونمتون ، شرمنده ام اگر کامنت نمیزارم.
همتون رو دوست دارم.
التماس دعا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی