محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

شازده کوچولو فرمانروای قلب من

این دو روز ...

1391/7/20 8:26
نویسنده : مامانی
335 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق من

این روزها مثل سالهای قبل درگیر سرماخوردگی هستی . دیروز نبردمت مدرسه ، کلاسهای

خودم رو هم نرفتم و موندیم خونه تا بیشتر استراحت کنی چون شب قبلش تا صبح سرفه کرده

بودی .

دیروز عصر اولین جلسه کلاس زبانت بود و خدا رو شکر خیلی خوشت اومد . از قضا معلمتون

همکلاسی دانشگاهمه و دوتا از بچه های کلاستون هم از قبل میشناختیم "عسل و آریا ".

امیدوارم کلاس پرباری برات باشه.

از دیشب بهت گفتم که برای خوب شدن باید آمپول بزنی ، راستش دکتر فردوسی می خواست

بهت آمپول بده ها ولی من نگذاشتم گفتم باباش نیست من حریفش نمیشم ولی الان دیگه

سینه ات بدجوری صدا میده و بعد از خوردن کلی آنتی بیوتیک تغییر خاصی نکردی . حالا شما

 فقط داری چونه میزنی که آمپول نه!!!!!!!!!!!!

بهت گفتم با بی حسی برات میزنن تو هم تصمیم داری رفتی پیش دکتر از همون اول باهاش

اتمام حجت کنی.

الان هم که کره زمینت رو به برق وصل کرده و معلقش کردی و همراه با چراغ مطالعه ات آزمایش

شب و روز انجام میدی ، موضوع امروزت هم اینه که کدوم کشورها همزمان روز یا شب هستن.

عاشقتم عزییییییییییییییزم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان گیسوجون
22 مهر 91 11:21
باریکلا به اینهمه خلاقیت چه جالب باید خیلی هیجان انگیز باشه منم از آمپول متنفرم به محمدرضا جونم بگو گیسو هم چون خوب نشد برای اولین بار آمپول زد اما معجزه شد و دخترم خیلی زود خوب شد بگو با اینکه گیسو خیلی کوچولو هستش اما زیاد گریه نکرد فقط یه ذره اما بعدش همش خندید بگو می خواست نشون بده که خیلی شجاعه می دونم که محمدرضای نازم هم خیلی بیشتر شجاعه و همون یه ذره گریه رو هم نمی کنه دوستتون داریم
شیرین مامی آیلین
23 مهر 91 15:10
سلام. ایشالله که محمد رضا جون زود خوب بشه.ولی مامانش اگه آمپول بزنه خیلی زودتر خوب میشه هاااااا