لباس عید
سلام شازده کوچولوی مامان
لباس های نو مبارک ، الهی که دامادیتو ببینم مادر
دیروز ظهر رفتیم خونه مانا ، ساعت 2 پیش متخصص قلب برات نوبت گرفته بودم که یه
چکاب بشی ، شکر خدا که گفت پسرتون ماشاالله سالمه و لوزه هاش طوری نیست که
روی قلبش اثر گذاشته باشه ، گفت دردی که توی قفسه سینه بچه ها به وجود میاد
مربوط به رشدشون میشه ، توی وروجک زمانی که داشتن ازت نوار قلب میگرفتن و بعدش
هم که دکتر داشت معاینه ات میکرد اینقدر شیطون شده بودی که نگو چون شما خیلی قلقلکی
هستی و مدام هم سعی میکردی که نخندی ولی واقعا قیافه ات خنده دار شده بود.
باز هم خدا رو شکر که گل پسرم سلامته. بعد اون رفتیم گل فروشی عمو وحید و چندتا گلدون
سفالی با چندتا کیسه خاک گرفتیم بعدش هم که دیگه مغازه ها باز شدن رفتیم و برات لباس
خریدیم . من عاشق این گشت و گذارهای دونفرمون هستم . لباس خریدنت هم کلی داستان
داشت که اگر فرصت شد میام و برات مینویسم . الان فقط مونده برات کفش بگیرم.
دوستت دارم نفسم