مشغولیم.........
سلام عزیزترینم
خدا رو هزار مرتبه شکر بابایی رسیده تهران و الان هم توی شرکتش
جلسه داره .
من هم صبح رفتم آرایشگاه برای براشینگ ، بعد هم کلییییی خرید کردیم
و اومدیم خونه ، یه کیک خوشگل و خوشمزه هم پختم که با اجازتون
توبه کردم دیگه درستش کنم ، چون مواد اصلی به علاوه کرم و رویه ی
کیک روی هم 425 گرم کره ، یک پاکت خامه ، 6 تا تخم مرغ ، 450 گرم
شکرخدا رحمتم کنه آدم خوبی بودم ،
چربی نذاشت عمرم به دنیا باشهدروغ میگم؟؟؟؟
دیگه اینکه خیلی هم وقت گیر بود و حسابی خسته شدم ولی
نوش جون همسری و پسری( البته جای دوستان خالی).
خب دیگه برم طبقه بالا رو هم جارو بکشم و مشغول تهیه ی شام
بشم ، از اونجایی که از تنبلیم حاضر نیستم برم نان بخرم مجبورم
یه چیزی درست کنم که نیاز به نان نداشته باشه ، چون بابایی
نیمه شب میرسه و همیشه وقتی دیر هم کنه صبر میکنیم و باهاش
شام میخوریم نمیشه اون موقع برنج خورد ، فعلا سیب زمینی پختم
گوشت چرخ کرده هم بیرون گذاشتم یه مقدار سالامی هم امروز
خریدم ببینم چه غذای من درآوردی میتونم با اونها درست کنم......
شما هم که وقتی من سرم شلوغه کلی حال میکنی چون
کنترل رسیور دستته و ماشاالله بین کانالها جولان میدی ، نمیزاری
هیچ برنامه ای از دستت در بره ، راستی چند تا عکس گرفتم ازت
سر فرصت میزارمشون ، توی کانال من و تو برنامه جابه جایی های
نمیدونم عظیم بود یا غول آسا هرچی بود رو دیدی بعد از اون ماشینهاتو
ردیف کردی و ساختمونی که با لگو ساخته بودی به دقت و با رعایت
مسائل فنی(تمام نکات فنی که توی برنامه گفته میشد رو مدام تکرار
میکردی) پشت ماشینها گذاشتی تا جا به جاش کنی ، از اینکه
مسائل علمی رو دوست داری و اونها رو بعد از شنیدن برای دیگران
تکرار میکنی خوشم میاد چون این کار حافظه رو قوی کرده و قدرت
یادگیری رو بالا میبره...............
چقدر پر حرفی میکنم برم به کارم برسم.
دوستت دارم فرشته کوچولوی من