دعا میکنم همیشه سلامت باشی...
سلام عزیز دلم
دعا میکنم همیشه سلامت باشی و لبات پر از خنده باشه.
بهترین چیز سلامتیه عزیزم ، همیشه باید خدا رو به خاطر این
نعمت بزرگ شکر کنیم.
این روزها سرماخوردگی بدجوری من رو از کار و زندگی انداخته
دیروز و امروز کلاسهامو نرفتم ، همه اش دلم میخواد بگیرم
بخوابم ، دلم میخواد استراحت کنم ولی نمیشه دیگه.....
امروز نبردمت مهد و شما حسابی شاکی شدی ،
وقتی گفتم حالم خوب نیست میخوام بمونم خونه شما هم
نرو مدرسه بغض کردی و با توپ و تشر بهم گفتی :
نهههههههههههههههه
زنگ بزن عمو اکبر بیاد منو ببره ، آخه من باید هرروز برم
مدرسه.........
وااااااای چقدر خوشحال شدم وقتی این حرفها رو زدی
اینکه تا این حد به مهدت علاقه مند شدی عالیه.....
دیگه چی بگم؟؟؟؟؟؟
دیروز هردومون رفتیم دکتر ،
دیروز تو من رو محکم بغل کردی و با اشاره به موهام که
چند روز پیش رفتم و رنگش کردم گفتی :
قربونت برمممممممممم که موهات این رنگیه .....
کلا از پنج شنبه که رفتم آرایشگاه تا الان شما درگیر
این قضیه هستی و هی قربون صدقه میری(دور از جونت)
توی این چند روز کلی کدو پختم و به خوردت دادم ، دیشب
شلغم پخته بودم و از شانست یه کم به تلخی میزد
شما هم دوتا تکه که خوردی قیافه ات درهم رفت و خوشت
نیومد ، من هم گفتم اشکالی نداره نخور (اصراری نداشتم بخوری)
خودم مشغول خوردن شلغمها شدم ، دلم میخواست
نظرت رو درباره ی تفاوت طعم شلغم و کدو بدونم ازت
پرسیدم:
محمدرضا به نظرت کدو بهتره یا شلغم ؟
و شما با یه قیافه ای گفتی :
کدو .
بعد هم با یه لبخند موزیانه گفتی :
هاااا ، چیه مامانی ، خواستی ببینی کدوم رو دوست دارم
به خوردم بدی!!!!!!!!!!!!!!!!
این هم از بلبل زبونیهای شما وروجک.
گل پسری این روزها خیلی دلش برای بابای تنگ شده ،
مدام میپرسه بابایی کی میاد ؟ چند روز دیگه؟
مامانی با انگشتات نشون بده........
قربون این دلت برم که تنگه عزیزم ، من هم بدجوری دلم
تنگ شده ولی کاریش نمیشه کرد گلم ، باید با این
شرایط کنار بیایم .
خدایا
بابایی محمدرضا و همه باباهای مهربون دنیا رو در پناه
خودت سلامت نگهدار.
آمین.
محمدرضای نازنینم
عاشقتم عزیییییییییییییییییزم.